رمضان اردوگاه تجهیز یاران مهدی(عج) است/جواز همراهی با امام(ع) را در عید فطر بگیریم
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۶۵۷۵۱
راه معرفی امام(ع) و همراهی با ایشان در شب قدر،شناخت راه و مرام فاطمه(س) است.رمضان اردوگاه تجهیز یاران مهدی(عج) برای همراهی هرچه بیشتر با امامشان است. در ماه رمضان بدون اینکه به ذکر لسانی بپردازیم، در حال ذکر قلبی هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ماه مبارک رمضان فرصتی مغتنم جهت بهرهمندی از نعمات معنوی و نیز تزکیه و ارتقای انسانهاست؛ یعنی میزان رشدی که انسانها میتوانند در این ماه کسب کنند، بسیار بیشتر از سایر ماههای سال است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با حجتالاسلام والمسلمین محمود ابوالقاسمی از کارشناسان امور مذهبی درباره فضائل و نعمات ماه مبارک رمضان برای بندگان خدا به گفتوگو نشستهایم.
* تسنیم: ماه مبارک رمضان ویژگیها و فضیلتهای خاص خود را دارد. خداوند در ماه مبارک رمضان امتیازات و برکات ویژهای قرار داده است؛ مثلاً تلاوت یک آیه در ماه رمضان مانند ختم قرآن در ماههای دیگر سال تعریف شده یا حتی خواب انسان در این ماه تسبیح الهی محسوب میشود. به نظر شما علت این جود و بخشش گسترده حضرت باریتعالی در چیست؟
حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسمی: اجازه میخواهم پاسخ شما را از زاویه بحث «ذکر» بیان کنم، وقتی انسان اهل ذکر میشود، رفتارها و عملکرد او ارزشمند میشود. ماه رمضان ماه ذکر است، برای اثبات این موضوع میتوان به حدیث کساء اشاره کرد، در حدیث کساء آمده است: «ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا ... اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا»، هرکس اهل ذکر این خبر باشد، رحمت (حق) بر ایشان نازل شود و ملائک ایشان را فرا گیرند و برایشان آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند. در ادامه نیز میفرماید: به برکت ذکر آنها، همّ و غم ایشان برطرف و حوائجشان نیز برآورده میشود. تمام این محبتهای الهی اثر وضعی همان ذکر ایشان است.
بنابراین چه بسا بسیاری از شگفتیهای این ماه عزیز مثل اینکه در این ماه رحمت، مغفرت و برکت بر ما جاری میشود یا اینکه در این ماه ملائکه و روح تنزل پیدا میکنند و یا خواب ما در این ماه عبادت است و یا نفس کشیدن ما تسبیح الهی محسوب میشود یا تلاوت یک آیه در این ماه مانند ختم قرآن در ماههای دیگر سال است و...، همه برگرفته از ذکر ما در ماه مبارک رمضان است. یعنی اگر غافل باشیم از برکاتی که گفته شده است، محروم خواهیم بود. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «إنّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ اللّه ِ فی هذا الشَّهرِ العظیم»؛ بدبخت کسى است که در این ماه بزرگ از آمرزش خداوند محروم ماند.
* تسنیم:ر از جمله آدابی که در ماه رمضان بر آن تاکید موکد شده است توجه به استغفار و ذکر است.از نگاه شما چه رابطهای میان ذکر و ماه رمضان وجود دارد؟ اصلاً ذکر به چه معناست؟
حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسمی: قبل از پاسخ به اینکه منظور از ذکر چیست، باید به این نکته اشاره کرد که معمولاً وقتی صحبت از ذکر به میان میآید، اولین چیزی که به ذهن میرسد این معنا است که تسبیحی به دست بگیریم و چیزی را مدام با زبان بگوییم، بلکه باید گفت این کار یکی از مصادیق ذکر آن هم ذکر لسانی میتواند باشد، اما اصالتاً ذکر امری مربوط به قلب و روح انسان است و همیشه با فکر همراه میشود، لذا میتوان گفت: ذکر یعنی فکر کردن به یک موضوع معنوی و الهی. در مقابل آن نیز غفلت است، غفلت یعنی فکر کردن به موضوعی مادی و دنیایی؛ بدون ارتباط دادن آن به خداوند، به عنوان مثال، فکر پول، مقام، لذت، شهوت و گناه و... از مصادیق غفلت است.
البته اگر کسی از خداوند دنیا را طلب کند، درسته که به فکر دنیا بوده اما چون از خداوند درخواست کرده است، غفلت از خداوند محسوب نمیشود. پس همینکه مراقب افکارمان هستیم و سعی میکنیم که بیارتباط با خداوند نباشد یعنی در حال ذکر هستیم. حالا وقتی یک مؤمن در ماه مبارک رمضان به هنگام روزهداری احساس گرسنگی و تشنگی میکند و به این موضوع فکر میکند که الان میتوانم بخورم و بیاشامم اما به امر خداوند این کار را انجام نمیدهم، پس گرسنگی و تشنگی او نوعی ذکر است، در واقع بدون اینکه زبان او به ذکر لسانی بپردازد، در حال ذکر قلبی است.
پس تحقق مفهوم ذکر و دریافت برکات آن در ماه مبارک رمضان میتواند بسیار باشد، چون ساعاتی از روز را گرسنه و تشنه میشویم و بهانه بیشتری برای توجه به خداوند پیدا میکنیم و چون متوجه هزینه کردن برای او میشویم، مدام ارزشش برایمان بیشتر میشود. پس نتیجه توجه بیشتر ما، این میشود که خوابیدن ما هم عبادت و نفس کشیدن ما هم تسبیح خدا محسوب میشود.
* تسنیم: به نظر شما چرا این امتیازات و حتی حس و حال حاکم در ماه رمضان در ماههای دیگرمثل رجب و شعبان نیست، در حالی کهروزه گرفتن در آن ماهها هم بسیار سفارش شده است؟
حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسمی: به نکتهای جالب توجه اشاره کردید که معمولاً مورد توجه قرار نمیگیرد و آن نکته این است که اگر چه روزه؛ نماز و عبادات دیگر اساساً از مصادیق ذکر هستند و هر وقت آنها را با فکر و روح همراه کنیم، از اثرات آن بهرهمند میشویم،اما چرا در اسناد ما اثرات آن در ماه مبارک رمضان متفاوت مطرح میشود؟ باید پاسخ را در شب قدر جستجو کنیم. درست است که عبادات ما اگر با فکر و روح باشد، در همۀ سال اثر دارد خصوصاً در ماه رجب و شعبان، اما چون شب قدر در ماه مبارک رمضان قرار داده شده است، پس اثر عبادات و ذکر در این ماه متفاوت است.
برای توضیح بیشتر اینگونه میتوان گفت که وقتی معتقدیم شب قدر؛ شب همراهی با امام زمان (عج) است که پرونده اعمال ما به محضر ایشان تقدیم میشود و به امضاء ایشان میرسد یا وقتی متوجه میشویم شب و روز عید سعید فطر کمتر از شب قدر نیست و «یوم الجایزه» نامیده شده است تا خداوند پاداش عبادات مؤمنان را در یک ماه بندگی عطا کند و با دقت به دو رکعت نماز عید فطر متوجه میشویم که 9 مرتبه در قنوتهای نماز عید از خداوند میخواهیم که ای خدا! ما را با ائمه اطهار (ع) همراه کند «وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ؛ و مرا هم در هر سعادتی که محمّد (ص) و آل محمّد (ع) را داخل کردی، داخل کن و از هر بدی که محمّد (ص) و آل محمّد (ع) را خارج کردی، مرا نیز خارج کن که درود بر محمّد و آل او باد»، پس میتوان نتیجه گرفت که: وقتی عبادات در ماه مبارک رمضان ما را به ذکر همراهی با اهلبیت (ع) رهنمون میکند، اثرش متفاوت میشود. مثل حدیث کساء که قبلاً اشارۀ مختصری به آن شد و هم اکنون از شما درخواست میکنم کمی بیشتر دقت کنیم تا ببینیم چقدر شباهتها بین فضای حاکم بر حدیث کساء و ماه مبارک رمضان زیاد است. بر هر دو فضا (شب قدر و حدیث کساء) رحمت، مغفرت و برکت جاری میشود، در هر دو فضا دعا مستجاب است و غم و غصهها رفع میشود، در هر دو فضا ملائکه نازل میشود و... ، مهمترین شباهت و دلیل این همه مرحمت اینکه هر دو فضایی برای ذکر همراهی با اهلبیت (ع) هستند. «ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فِی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الأَْرْضِ، وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا الاَّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَهُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَهُ، وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلَی اَنْ یَتَفَرَّقُوا وفیهِمْ مَهْمُومٌ الاَّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ، وَلا مَغْمُومٌ اِلاَّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَهٍ اِلاَّ وَقَضَی اللّهُ حاجَتَهُ به».
اثر استحکام روزهداران در جذب روزهخواران
ایمان، علم و عمل را باید در کنار یکدیگر دید، چراکه اینها توأم با هم معنا و مفهوم پیدا میکنند و هر کدام تکمیل کننده یکدیگر هستند. پس باید به وضع مخاطب خود در بحث روزهخواری پی ببریم، آیا او ایمان دارد؟ آیا ایمانش ضعیف است یا اصلاً ایمان ندارد؟ علم دارد یا علمش ضعیف است و یا شاید اصلاً علم هم ندارد؟ اگر نتوانیم مخاطبمان را دستهبندی کنیم و جمعی کلی را مدنظر داشته باشیم، پاسخ به اینسؤال کمی دشوار میشود. میتوان اینگونه گفت که ای دوستان، بیایید به احترام دین اسلام و کسانی که روزهدار هستند، در ملأ عام تظاهر به روزهخواری نکنید، به نظرم این نوع صحبت کردن باعث میشود عدهای تحتتأثیر قرار بگیرند، اما عموم مردم نه، حال چطور میتوانیم عموم مردم را به انجام کاری دعوت کنیم؟ در پاسخ باید گفت: با انجام آن کار توسط کسانی که باور دارند و معتقد هستند، میتوان عموم مردم را به سوی انجام عملی فراخواند.
اگر عدهای روزهدار که باور به روزه دارند در جمع عدهای باشند که روزه نمیگیرند، بیتردید روی آن افراد اثرگذار خواهند بود. همیشه عده قلیل به عده کثیر تسلط و غلبه پیدا میکند، خداوند در قرآن کریم در این باره میفرماید: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»، بسا گروهى اندک که بر گروهى بسیار به إذن خدا پیروز شدند. به نظر میرسد امروزه با توجه به وضعیت جامعه باید روی آن عده کم کار شود، به عنوان مثال، در بحث حجاب، بهترین تبلیغ برای حجاب، خود زنان محجبه هستند، باید آنان را از جهت بنیه ایمانی و اعتقادی تقویت کرد.
بهترین تبلیغ برای روزه، خود روزهداران هستند
مدتی پیش در امامزاده صالح (ع) مطلبی به نقل از آیتالله بهجت نصب شده بود مبنی بر اینکه «کسانی که چادر سر میکنند، در حال جهاد هستند و اگر در گرما عرق میریزند، این کارپاداشی عظیمدارد»، این مطلب، یعنی کار کردن روی گروه اندک (فِئَةٍ قَلِیلَةٍ)، لذا در بحث روزهداری و روزهخواری نیز باید گفت بزرگترین و بهترین تبلیغ برای روزهداری، همین روزهداران هستند و باید روی بنیه ایمانی، اعتقادی و معارفی این گروه بیشتر کار شود تا مبادا در اثر ضعف ایمان و اعتقاد، آنان نیز به سوی روزهخواران کشیده شوند، بلکه آنان را با عملشان به سوی روزهداری جذب کنند.
* تسنیم: امام صادق (ع) در حدیثی میفرماید حقیقت شب قدر، حضرت زهراء (س) هستند و اگر کسی به ایشان معرفت پیدا کند، شب قدر را درک کرده است، از طرف دیگر هم در قرآن کریم آمده: «وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ»، چطور میشود که به معرفت فاطمه زهراء (س) که حقیقت شب قدر هستند، دست یافت؟
تا فاطمی نشویم، علوی و مهدوی نمیشویم
حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسمی: جالب است امام صادق (ع) حقیقت شب قدر را معرفت فاطمی مینامند و از طرفی، فاطمه (س) یعنی حائل و مانع، در روایت هم داریم که میفرماید: «فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّار»، یعنی کسی که شیعیان را از آتش حفظ میکند. وقتی مفهوم فاطمه (س) را بررسی میکنیم، این سؤال برایمان مطرح میشود که چرا باید فاطمه (س) مفهوم شب قدر باشد؟ از طرف دیگر در مییابیم که اگر شب قدر شب اتصال به امام عالم است، پس تا فاطمی نشویم، نمیتوانیم به امام (ع) متصل شویم. در روایت داریم که میفرماید در محشر خطاب میکنند «أین الفاطمیون»، نه «أین العلویون» و نه «أین المهدویون»، چراکه تا فاطمی نشویم، علوی و مهدوی نمیشویم.
این نظم و ترتیبی است که خداوند قرار داده است، در صحنه کربلا، حرّ جزو آخرین کسانی است که به امام حسین (ع) ملحق شد، وقتی امام (ع) در ماجرای عاشورا او را چنین خطاب کردند: «ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ»، او ادب کرد و به محضر امام (ع) عرضه داشت مادر من کنیز مادر شما نمیشود. این حکایت از این جریان دارد که تمامی کسانی که با امام حسین (ع) همراه شدند، متأثر از حضرت فاطمه زهراء (س) بودند. فاطمه (س) کسی است که فاصله میان خود و امام (ع) را کنار میگذارد و هرچه دارد ـ ولو جانش را اگر حائل و مانع باشد ـ فدا میکند و کنار میگذارد تا اتصالش به امام (ع) برقرار شود.
حضرتفاطمه (س) راه معرفی امام و همراهی با امام(ع)
ماه رمضان ماه نزدیک شدن به امام (ع) است، فاطمی به کسانی میگویند که حاضر است برای درک شب قدر، خودش را کنار بگذارد، خوردن و آشامیدن، غیبت، دروغ و تهمت را هم هیمنطور و تقوا را رعایت میکند، این روحیه کنار گذاشتن برای رسیدن به درک ولیّ و همراهی با او روحیه فاطمی بودن است. ماه رمضان و شب قدر، شب قدر و فاطمه (س)، ماه رمضان میهمانی خدا به افتخار فاطمه (س) و برای معرفی اوست تا ما با آموختن رفتار فاطمی، راه همراهی با امام (ع) را بیاموزیم.
امام صادق (ع) در حدیثی می فرماید: «فاطمه، فاطمه نامیده شد چون خلق از معرفت به او عاجز است»، حضرت فرمود «خلایق» نمیتوانند فاطمه(س) را بشناسند، اینکه خلایق نمیتوانند این معرفت را به دست بیاورند، به معانی این نیست که هیچ کسی نمیتواند به ایشان معرفت پیدا کند، بلکه میتوان گفت «فاطمیون» یعنی تربیتشدگان فاطمه(س) و کسانی که اوصاف او را در خود ایجاد کردند، میتوانند او را بشناسند.
ماه رمضان ماه تولید قرآن کریم است، خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» قرآن آدمی را به سوی «أقوم» هدایت میکند، فردی از امام (ع) پرسید منظور از «أقوم» چیست، حضرت فرمود منظور امام معصوم(ع) است، لذا راه معرفی امام (ع) و همراهی با ایشان در شب قدر، فاطمه (س) است.رمضان اردوگاه تجهیز یاران مهدی(عج) برای همراهی هرچه بیشتر با امامشان است
از طرفی عطر حضرت فاطمه (س) در شب قدر نمایان است، حال درباره زمان شب قدر باید گفت که ارزش زمان و مکان به شخص است «شَرَفُ المَکانِ بِالمَکین»، به عنوان مثال، شرف سرزمین کربلا به امام حسین (ع) است، شرفغدیر خم به امیرالمومنین (ع) است، وگرنه غدیر یک برکه در یک بیابان است، لذا باید گفت شرف شب قدر نیز به فاطمه (س) است.
امام صادق (ع) در حدیثی میفرماید حقیقت شب قدر حضرت زهراء (س) هستند و اگر کسی به ایشان معرفت پیدا کند، شب قدر را درک کرده است، پس شب قدر پنهان است، به خاطر پنهان بودن فاطمه (س). شخصیت شب قدر متأثر از فاطمه (س) است، به عبارت دیگر، صفات حضرت زهرا(س) در شب قدر هم تجلی پیدا میکند، یکی از آن اوصاف، پنهان بودن قدر است، قدر فاطمه زهراء(س) مخفی است، لذا قدر شب قدر هم مخفی است، پس قدر و ارزش فاطمیون هم مخفی است، محل دفن فاطمه (س) مخفی است، لذا محل دقیق شب قدر هم مخفی است، در واقع، دلیل پنهان بودن شب قدر، به دلیل پنهان بودن فاطمه (س) بر میگردد. اگر شب قدر تجلی و تبلوری از نور فاطمه (س) است، باید این شب از صفاتی فاطمی برخوردار باشد.
---------------
مصاحبه ازامیرمحسن شیخان
انتهای پیام/
حجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیرمضان اردوگاه تجهیز یاران مهدی(عج) است/جواز همراهی با امام(ع) را در عید فطر بگیریمحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینیحجت الاسلام محمود ابوالقاسمی پژوهشگر حوزه قرآن و عترت و سخنران دینی R1410/P1010114/S4,37/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۶۵۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق(ع) و عبور از دوگانههای باطل
یکی از ابعاد مهم در سیره امام صادق(ع)، نهضت علمی و فرهنگی گستردهای بود که توسط ایشان جریان پیدا کرد. امام صادق(ع) نهضتی را که پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) آغاز کرده بود، به اوج رساند. عصر امام صادق(ع) یکی از پرتحولترین دورههای تاریخ اسلام است. این دوران با تضارب افکار و اندیشهها و پیدایش نحلههای مختلف و انواع انحرافها و بدعتها و عقاید باطل در جامعه همراه بود. بسیاری از این جریانهای فکری، دوگانههای باطلی بود که در برابر یکدیگر شکل گرفته بود و امام صادق(ع) با عبور از هر دو جریان، جریان سومی را به عنوان خط اصیل معارف اسلامی تبیین کردند.
اکنون برخی از این دوگانههای انحرافی و نحوه عبور امام صادق(ع) از آنها و تبیین جریان سوم و اصیل را بازگو میکنیم.
برخی از دوگانههای انحرافی در زمان امام صادق(ع)
جریان «اهل حدیث» یکی از جریانهای فکری دوران حضرت بود که تمرکز خود را روی روایات قرار داده و تعقل را کنار گذاشته بود، در مقابل این جریان «اهل رأی» بودند که در عقلگرایی افراط داشتند و به متون وحیانی توجهی نداشتند.
جریانی دیگر به نام «جبریه» قائل به جبر بودند و اختیار انسان را با استناد به توحید عملی زیرسؤال میبردند و در مقابل این جریان، «مفوّضه» انسان را بهصورت کامل مختار دانسته و عملاً سلطه و اراده الهی نسبت به افعال انسان را زیرسؤال میبردند. همچنین در رویکردهای تفسیری، جریانی بود که بهصورت کلی امکان تفسیر قرآن را زیرسؤال برده و قرآن را قابل تفسیر نمیدانست و جریانی دیگر بدون هیچ چارچوب مشخصی، به تفسیر قرآن میپرداخت تا جایی که کار به تفسیر رأی کشیده میشد.
در مباحث خاصتر و جزئیتر کلامی، جریانی در بحث خداشناسی و صفات الهی، قائل به تعطیل بود و «معطله» نام داشت. در برابر آن، جریان «مشبهه» و یا «مجسمه» بود که خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکرد و برخی از آنها برای خدا جسم قائل بودند.
مقابله با دوگانههای انحرافی با تبیین جریان سوم
گفتیم اهل حدیث، کسانی بودند که عقل و علم را بهطور مطلق انکار کرده و تنها بر ظواهر قرآن و حدیث تکیه میکردند. این جریان درواقع اهل «جمود بر نص» بود و هرگونه تعقل در متن را کنار میگذاشت. در مقابل این جریان، جریان اهل رأی بود که عقلگرایی افراطی را دنبال میکرد و در استنباطهای فقهی نیز به جای تکیه بر متون دینی، اهل قیاس و استحسان بود. این جریان نیز در واقع اهل «اجتهاد در برابر نص» بود. امام صادق(ع) در برابر این دو جریان، جریان سومی را مطرح کرد که عبارت است از: «اجتهاد در نص». به این معنا که امام صادق(ع) نوعی جریان فقاهتی را تثبیت کرده و توسعه داد که در آن، تکیه بر منابع اصیل دینی و نصوص کتاب و سنت با رویکرد اجتهادی و بهکارگیری تعقل در استفاده از نصوص دینی محوریت داشت. این جریان از یک طرف مرزبندی با جریان اهل حدیث داشت، چرا که تعقل را به کار میگرفت و از طرف دیگر مرزبندی با جریان اهل رأی داشت، از این نظر که مبنا را منابع شرعی قرار میداد. این جریان سوم، عبور از دوگانه باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص بود.
در بحث توحید و امکان شناخت صفات خداوند، گفتیم اهل تعطیل معتقد بودند عقل آدمی راهی به شناخت اوصاف الهی ندارد و عملاً مانع هرگونه قضاوت درباره صفات خدا میشدند. در مقابل نیز اهل تشبیه معتقد بودند میان اوصاف الهی و انسان به لحاظ معنایی تفاوتی نیست و اوصاف خالق را به اوصاف مخلوقات تشبیه میکردند. امام صادق(ع) منظر کلامی متفاوت و نگاه سومی را به عنوان «اثبات بلاتشبیه» مطرح کرد. به این بیان که عقل میتواند صفات خدا مانند وجود، علم، قدرت و حیات را اثبات کند؛ اما نمیتواند به کُنه صفات الهی راه پیدا کند. پس ما صفات جمال و جلال خداوند را اثبات میکنیم؛ بدون اینکه خدا را به مخلوقاتش تشبیه کنیم.
یکی دیگر از مباحث کلامی، بحث مهم و پیچیده جبر و اختیار است. عدهای قائل به جبر شدند و با اتکا به توحید عملی، هرگونه اختیار را برای انسان نادیده گرفتند. به این معنا که ما اگر موحد هستیم، باید همه افعال را فعل خدا بدانیم و افعال انسان نیز مخلوق خداست و انسان در آن نقشی ندارد. در این نگاه هرگونه اراده و اختیاری برای انسان نفی میشود. در مقابل آن، جریانی قائل به تفویض بودند. به این معنا که میگفتند انسان در افعال خود کاملاً مختار و آزاد است و خدا نیز سلطهای بر افعال او ندارد. پس افعال انسان صرفاً با اراده و اختیار انسان انجام میشود.
امام جعفر صادق(ع) اینجا نیز در برابر هر دو جریان انحرافی، جریان سومی را با عنوان «امر بین الامرین» مطرح کرد. حدیث معروف «لاجبر و لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» اشاره به همین جریان سوم دارد. ما با وجدان خودمان درک میکنیم که قطعاً مجبور نیستیم و دارای اراده و اختیار هستیم. از طرفی قول به جبر، ظلم به خدای متعال است. اینکه ما انسان را مجبور بدانیم و در همین حال، او را مکلف بدانیم، معنا ندارد. تکلیف و عقوبت انسان بهواسطه فعلی که اختیاری دخصوص آن نداشته، ظلم و قبیح است و چنین چیزی نسبت به خدای متعال، محال است.
از سوی دیگر اگر اختیاری داریم، خدا این اختیار را به ما داده و ما به اذن او است که میتوانیم افعال خودمان را انجام دهیم، نه اینکه خدا دیگر بر ما سلطهای نداشته باشد. پس نه جبر درست است و نه تفویض و این همان امرٌ بین الأمرین است. همچنان که بزرگان دین فرمودهاند انسان در هر رکعت نمازش با جمله «بِحَولِ الله وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُد» نفی جبر و تفویض میکند. در واقع با عبارت «اقوم و اقعد» نفی جبر میکنیم و با عبارت «بحول الله و قوته» نفی تفویض.
در بحث تفسیر قرآن نیز اشاره شد عدهای هرگونه تفسیر قرآن را منع کرده و بر این باور بودند امکان فهم قرآن برای انسان وجود ندارد. به اعتقاد آنان قرآن یک متن معماگونهای است که فقط باید تلاوت شود. در برابر آنها، جریان دیگری نیز آنچنان در تفسیر آیات افراط میکردند که عملاً هیچ چارچوبی برای تفسیرشان وجود نداشت و هر چه به ذهنشان میرسید در مورد آیات قرآن گفته و رسماً تفسیر به رأی میکردند. امام صادق(ع) در برابر هر دو جریان، جریان سومی را به نام «تفسیر اجتهادی» که تفسیر بر مبنای حجت بود، بیان کرد. اکنون نیز مفسران شیعی از همین مبنا برای تفسیر آیات الهی پیروی میکنند. به این معنا که قرآن قابل فهم است و امکان تفسیر قرآن نیز وجود دارد؛ اما در چارچوب علم یا دلیل علمی. به بیان دیگر، ما باید برای هر برداشت تفسیری، حجت و دلیل معتبر داشته باشیم. این همان روش تفسیر اجتهادی است.
امام صادق(ع)، پایهگذار کلام، فقه و تفسیر شیعه
دوگانههای باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص، تعطیل و تشبیه، جبر و تفویض، منع از تفسیر و جواز تفسیر به رأی، همگی نمونههایی از جریانهای انحرافی و باطلی بود که در دوران امامت امام صادق(ع) رواج داشت و امام با نهضت علمی و فرهنگی همهجانبهای که به راه انداخت و معارف فراوانی که عرضه کرد و شاگردان فراوانی که پرورش داد، خط اصیل معارف اسلامی را تبیین و تثبیت کرد.
ما امروز میراثدار همان خط اصیلی هستیم که امام صادق(ع) در برابر این جریانهای انحرافی ترسیم کرد. کلام شیعه و فقه شیعه و تفسیر شیعه، محصول تبیین همهجانبه امام صادق(ع) و مرزبندی با جریانهای فکری انحرافی و دوگانههای باطل است.
منبع: روزنامه قدس